loading...
سایت تفریحی کافه دلبر
Admin بازدید : 286 چهارشنبه 05 تیر 1392 نظرات (0)

 

حس عجیبی داری، قلبت تند و تند می زند، نفست بند می آید و سرخ می شوی، بی قراری، مدام موبایلت را چک می کنی، همیشه به ساعت نگاه می کنی، حتی نمی دانی منتظر چه هستی…

 

 

دچار وسواس فکری شده ای، به فکر هماهنگ کردن رنگ لباس هایت افتاده ای و سعی می کنی بیش از پیش خوش تیپ و آراسته به محل دیدار برسی و هزار ویژگی دیگر که خودت بهتر می دانی یا شاید فقط تو آنها را تجربه کرده باشی. به هر حال فرقی نمی کند، یکی یا همه این حالت ها را داشته باشی. هر کدام از این حالت ها را داشته باشی، دیگر کار از کار گذشته و عاشق شده ای، اشتباه نکن، چیز بدی نیست. آنقدرها هم اوضاع تو خراب نیست، فقط عاشق شده ای.

 

اما شاید این عشق بدجوری چشم و گوش تو را بسته باشد؛ شاید هم درست به هدف زده ای و همسفر زندگی ات را یافته ای. برای همین سراغ «سارا منصفی»، کارشناس ارشد روانشناسی رفته ایم تا چند و چون ویژگی های عشق سالم یا استاندارد و عشق غیر سالم و غیراستاندارد را جویا شویم که در ادامه می آید. با این امید که در سال تازه، مجردها، عشق واقعی زندگی شان را پیدا کنند و خوشبخت شوند. عاشق باشید و این پرونده عاشقانه را از دست ندهید.

 

عشق در یک نگاه!

 

ریشه کلمه عشق از نام گیاه عشقه گرفته شده است. این گیاه دور درخت ها می پیچد و از آن بالا می رود، بنابراین این کلمه به نوعی مفهوم چسبندگی و جدا نشدن از معشوق را تداعی می کند و به طور کلی همیشه همان مفهوم هیجان یا شور را به دنبال دارد. در عرفان و ادبیات هم عشق بر دو نوع حقیقی یا همان عرفانی و آسمانی و مجازی یا همان زمینی تقسیم بندی می شود.

 

رابطه عشق و انتخاب

 

عشق سالم در کنار یک انتخاب صحیح معنا می یابد. اگر ما نسبت به انتخاب خود حس خوبی نداشته باشیم، حتی اگر شخصیت ما و طرف مقابل ما از نظر روانی صحیح و سالم باشد، اما اگر انتخاب صحیح نباشد، رابطه عاشقانه به سمت و سویی ناسالم می رود و نارضایتی را به دنبال دارد. بنابراین اگر از نظر شخصیتی پتانسیل عشق وزیدن را داشته باشیم، اما انتخاب معشوق مناسب نباشد عشق به سوی شکوفایی پیش نمی رود، چرا که دو فرد می توانند هر دو به طور مستقل انسان های خوبی باشند، اما برای هم همسر یا دوست خوبی نباشند. بر همین اساس نباید تنها ببینیم طرف مقابل ما چقدر خوب است،‌ بلکه باید دید چقدر مناسب ماست.

 

رابطه های متناسب!

 

تناسب ظاهری، یکی از انواع تناسب ها در رابطه است. دو نفر یک رابطه نباید از نظر ظاهری تفاوت چندانی داشته باشند و باید به اصطلاح به دل هم بنشینند و رضایت نسبی از ظاهر طرف مقابل وجود داشته باشد. تناسب شخصیتی دیگر ویژگی ضروری است. بر همین اساس دو طرف یک رابطه نباید شخصیت های بسیار متفاوتی داشته و از نظر نوع تفکر خیلی با یکدیگر متفاوت باشند. همچنین باید در یک رابطه تناسب ارزشی نیز وجود داشته باشد. اعتقاد و ارزش های محکم یک طرف و بی اعتقادی و پایبند نبودن به یکسری ارزش ها از طرف دیگر، سبب می شود انتخاب صحیحی صورت نگیرد و در نتیجه عشق ناسالمی در این میان شکل بگیرد.

 

عشق یا چسبندگی؟!

 

متاسفانه بسیاری از عشق هایی که در اطراف خود می بینیم، عشق های ناسالم و غیراستاندارد هستند و نام عشق حقیقی را نمی توان بر آنها گذاشت؛ چرا که در حقیقت به نوعی چسبندگی به طرف مقابل، وابستگی و به نوعی اعتیاد به داشتن رابطه عاطفی با جنس مخالف به دلیل کمبودهای درونی و گره های شخصی است که سبب می شود انسان ها وارد رابطه ای ناسالم شوند. در حقیقت افراد از ترس آنکه تنها بمانند، نخستین فردی را که سر راه خود می بینند، می پذیرند. اما در حقیقت این مسئله تنها براساس ترس آن است و هیجان مثبت و از روی لذت نیست. گاهی نیز افراد یک رابطه اشتباه یا شکست عاطفی را تجربه می کنند و می اندیشند با تجربه ای که کسب کرده اند، انتخاب بعدی آنها متفاوت خواهد بود، اما باز هم در دام یک رابطه ناسالم می افتند، چرا که دلیل اشتباهات خود را در رابطه قبلی درک نکرده و در پی برطرف کردن آنها نبوده اند. برای مثال اگر فردی در رابطه هایش احساس ناامنی داشته باشد، یا از جدایی بترسد تا زمانی که این مشکلات و گره های شخصی را حل نکند، نمی تواند رابطه سالمی را تجربه کند. به عبارت دیگر در چنین مواقعی آگاهی چندانی در رابطه نیست و هر یک از طرف های رابطه مشکلات شخصی خود را وارد رابطه عاشقانه خود کرده اند.

 

عشق یا ترس از جدایی ها…!

 

برخی دیگر از عشق های ناسالم در رابطه هایی که از روی ترس ادامه می یابند، تجربه می شوند. برای مثال طرف مقابل عکس العمل های شدید عاطفی از خود نشان می دهد. حتی برای مسائل کوچکی مانند صحبت کردن معشوق خود با همکار جنس مخالفش. همچنین برای جلب ترحم ممکن است اقدام به خودکشی بکند و در چنین مواقعی اگر از خارج به رابطه آنها نگاه شود، به نظر می رسد آن فرد خیلی هم عاشق است؛ اما چنین نیست و شاید بتوان گفت این مسئله همان شور، هیجان یا جاذبه شدید هیجانی است که ریشه هورمونی و کشش جنسی دارد و به اشتباه نام عشق را بر چنین حالتی گذاشته اند.

 

وقتی پای علم به محاسبات عشقی باز می شود!

 

تحقیقات نشان می دهد اینکه افراد در آغاز رابطه بسیار به یکدیگر مشتاقند و هیچیک از عیب ها و نقش های همدیگر را نمی بینند به دلیل نوروترنسمیترهای مغزی یا انتقال دهنده های عصبی مغز است. در فاز نخست عشق که به آن عشق دوپامینی گفته می شود سه انتقال دهنده عصبی به نام های دوپامین، نورآدرنالین و استیل کولین ترشح می شود. زمانی که افراد تازه عاشق می شوند، هیجانات شدید است. تپش قلب، بی خوابی، بی اشتهایی، بالا رفتن انگیزه و انرژی، بی قراری، ترس از بی خبری از طرف مقابل، وسواس ذهنی برای پوشیدن بهترین لباس همگی به دلیل تغییراتی است که در بیوشیمی مغز اتفاق می افتد. در حقیقت زمانی که انسان عاشق می شود، میزان ترشح این سه انتقال دهنده عصبی در مغز افزایش می یابد. مغز حالت شیدایی دور از تعقل و مقایسه گری پیدا می کند و به اصطلاح می گویند چشمش نسبت به طرف مقابل کور شده است و به حرف اطرافیانش توجهی ندارد. اما این مسئله که فرد تنها حسن های طرف مقابلش را می بیند، موقت است و هشت ماه تا یک سال ادامه دارد. پس از این مدت به تدریج سطح آن انتقال دهنده های مغزی کاهش می یابد و سبب می شود، فرد حقیقت ها را ببیند. در چنین مواقعی اگر انتخاب صحیحی صورت نگرفته باشد، بحران روابط شکل می گیرد و خودش را نشان می دهد. به عبارت دیگر به همان میزانی که ترشح این سه انتقال دهنده کاهش می یابد، در فاز بعدی ترشح اکسی توسین، هورمون وصال و پیوند عاطفی، جای آن را می گیرد، بنابراین اگر انتخاب صحیح باشد در پی آن احساس امنیت می کنیم، شور و هیجان کمتر می شود، دو طرف به دیگر کارهای زندگی خود می رسند، اما از با هم بودن هم لذت می برند.

 

ریشه عشق های ناسالم کجاست؟

 

ریشه عشق ناسالم در کودکی و در روابط فرد با والدین و به ویژه مادر است. اگر در آن دوران نیازهای عاطفی فرد از سوی والدین ارضاء نشود، آن فرد در بزرگسالی و در روابط عاطفی اش با جنس مخالف آن عشق را جستجو می کند. فراموش نکنیم که مادر همه دنیای کودک است و اگر آغوش او برای کودک آغوشی گرم و پر مهر و محبت باشد، آن کودک در بزرگسالی نیز همه دنیا را امن می بیند و در روابط خود احساس امنیت می کند؛ می تواند به دیگران اعتماد کند، شکاک نیست و از رفتن دیگران یا تنها بودن نمی ترسد. بنابراین در آغاز باید برای تحلیل رفتار فرد رابطه عاطفی اش، نوع ارتباط آن فرد را با مادرش بررسی کرد. البته اگر در این زمینه مشکلی وجود داشته باشد، با مشاوره و روان درمانی می توان آن را برطرف کرد.

 

معجزه عشق

 

عشق از آن جهت که انسان ها را تغییر می دهد، معجره می کند. عشق به انسان نیرو می بخشد، انتقادپذیر می کند، خودخواهی و خودشیفتگی را کاهش می دهد، فرد را شادتر و با انگیزه تر می کند و حس مسئولیت پذیری اش افزایش می یابد. حس تعلق و امنیت دارد. نیاز به صمیمیت در او ارضاء و بانک نوازشی اش پر می شود. یعنی از یک سو توجه نشان می دهد و از سوی دیگر توجه می بیند.

 

ویژگی های عشق سالم

 

در عشق سالم رشد فردی وجود دارد، چرا که دو طرف به یکدیگر فضایی برای رشد می دهند. احساس امنیت و پذیرفتن بی قید و شرط نیز از دیگر ویژگی های عشق سالم است. در این نوع عشق افراد به پیشرفت یکدیگر می اندیشند. همدیگر را برای رسیدن به آن پیشرفت ها تشویق می کنند و برای رسیدن به آرمان های شخصی به یکدیگر بال پرواز می دهند. در این نوع عشق اعتماد کامل، صداقت، تعهد و آزادی وجود دارد؛ در غیر این صورت وفاداری با محدود کردن طرف بی معنا است. در عشق سالم حسادت، تملک و ترس نیست. افراد در عشق سالم به یکدیگر توجه و از یکدیگر مراقبت می کنند. سعی در خوشحال کردن طرف مقابل دارند و بر همین اساس مهر و علاقه بر خشم و عصبانیت غلبه می کند. افراد در این نوع عشق قدردان یکدیگرند. مهارت های ارتباطی را بلد هستند. به جای سرزنش، تحقیر و انتقادگری بیشتر ویژگی های مثبت یکدیگر را می بینند. در این عشق، فرد از تنها ماندن نمی ترسد و دو طرف فارغ از حس تنهایی می خواهند در کنار هم رابطه ای عمیق را تجربه کنند. این نوع عشق پویاست و سطحی نیست و در نتیجه صمیمیت در این نوع عشق واقعی بوده و سطحی نیست. عشق سالم در حقیقت عشقی است که فرد در آن رابطه احساس می کند خود حقیقی اش است. خود را سانسور نمی کند و در نتیجه نسبت به خود حس برتری دارد.

 

ویژگی های عشق ناسالم

 

به طور کلی می توان گفت عکس هر آنچه برای عشق سالم گفتیم، ویژگی های عشق ناسالم است. این نوع عشق در حقیقت با احساس ترس همراه است، دو طرف به یکدیگر آزادی نمی دهند، احساس مالکیت، شک، کنترل گری، بی احترامی (کلامی/ فیزیکی)، بی توجهی، عصبانیت غیر قابل کنترل و گاهی منجر به درگیری فیزیکی در آن وجود دارد.

 

کشنده های عشق

 

در رابطه های عاشقانه از یکسری مسائل یا مشکلات به عنوان آفت یا کشنده های عشق یاد می شود. به عبارت دیگر مشکلات جنسی، افسردگی، اضطراب، ترس و حملات وحشت، ضربه های عشق پیشین و مشکلات حل نشده رابطه های قبلی بر عشق و رابطه عاشقانه اثر می گذارند. اما مشکل اصلی آنجاست که افراد اغلب زمانی برای رفع چنین مسائلی به مشاور یا روان درمانگر مراجعه می کنند که کار از کار گذشته و رابطه نابود شده است. مراجعه به موقع به یک روانشناس یا مشاور در این زمینه کمک موثری است و می تواند با کمک به حل مشکلات رابطه های قبلی و آموزش مهارت های ارتباطی دو طرف را در تجربه عشقی سالم یاری رساند.

 

تست کنید، سکته نکنید
آیا واقعاً عاشق هستید؟

 

اصولاً برای آنکه بهتر کسی را دوست بدارید و به او عشق بورزید، بهتر است در ابتدا ببینید آیا واقعاً عاشقش هستید یا تنها تصور کرده اید که دلبسته طرف مقابل خود شده اید. اما اگر ۳۲ ویژگی زیر را در رفتار و منش خود دیدید، بدانید که از صمیم قلب او را دوست دارید و عاشقش شده اید:

 

فکر کردن به او شادی و آرامش را برای شما به دنبال دارد.
در کنار او احساس امنیت می کنید.
با شنیدن صدای او ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید.
راه رفتن در کنار او غرورآمیز است.
تحمل دوری اش را ندارید.
زندگی بدون او را حتی تصور هم نمی کنید.
بهترین لحظه ها برای توف لحظه هایی ست که با او گذرانده ای.
هر کاری می کنی تا خوشحال شود.
به قول معروف «هر آنچه از جانب دوست رسد خوش است» برای همین هرچه به او تعلق دارد، برای شما خوشایند است.
برای هر دیداری لحظه شماری می کنید.
نوعی حس فداکاری برای شاد کردنش دارید.
علایق او را بر خود ترجیح می دهید.
حتی جهنم! اگر او باشد باز هم می روید.
احترام ویژه ای نزد شما دارد.
آرزوهای تو با آرزوهای او یکسان می شود.
سربلند و شاد می شوی وقتی محبوب و موفق و شاد است.
به قول شاعر «تو مو می بینی و من پیچش مو» چرا که همه چوره به چشم شما زیباست.
تغییر می کنید و به راحتی سختی های زندگی را تحمل می کنید.
احساس خوش عاشقی، حتی لذت های کوچک زندگی را برایتان خوشایند می کند.
به زندگی امیدوارترید.
رسیدن به آرزوها ساده تر به نظر می رسد.
هیچ چیز ارزشمندتر از دیدن شادی او نیست.
هیچ عذابی سنگین تر از دیدن غمش نیست.
بهترین ها را برای او می خواهید.
بی قرار دیدار او هستید.
ناخودآگاه از او دفاع می کنید.
هر کاری می کنید تا رضایت را جلب کنید.
هنگام دیدار بی اختیار دست و پایت را گم می کنی.
نسبت به غرور، اعتبار، شهرت و… بی اعتنا می شوید.
به تمامی حرف هایش اعتماد دارید.
همیشه دل نگرانش هستید.
یاد چهره، صدا یا هر خاطره ای از او لبخند را مهمان لب های شما می کند.

 

درگوشی با دختر خانم ها
مردها عاشق چه دخترانی می شوند؟

 

ـ دخترانی که طرف مقابل خود را به هیجان می آورند.
ـ دخترهای با عزت نفس و استقلال.
ـ دخترانی که عشق خود را به مرد مورد علاقه شان اثبات می کنند.
ـ دخترانی که بهترین ها را برای همسر خود می خواهند.

 

دخترهایی که پسرها از آنها فراری اند

 

ـ دختران توجه طلب
ـ دختران همیشه مادر
ـ دختران سریش!
ـ دختران شکاک
ـ دختران مردنما
ـ دختران بدلباس
ـ دختران بچه مامانی!
ـ آنها که قیاس می کنند
ـ غرغروها!
ـ زنانی که همیشه فرزندان شان را به همسران شان ترجیح می دهند.

 

شناسایی مرد عاشق

 

ـ مرد عاشق در بهترین شکل ظاهری، مقابل طرف خود حاضر می شود.
ـ خودخواهی ها را کنار می گذارد و به دیگران توجه می کند.
ـ تا آنجا که می تواند برای طرف مقابل از خودش مایه می گذارد.
ـ سعی می کند زندگی طرف مقابل را متحول کند.
ـ از عشق خود محافظت می کند.

 

۱+۱۲ راز عاشقانه که خانم ها باید بدانند

 

ـ مردها سکوت را دوست دارند.
ـ به طور متوسط مردان در روز ۱۴ هزار کلمه حرف می زنند.
ـ آقایان در سکوت و تنهایی به حل مشکلات اقدام می کنند.
ـ مردان شنونده خوبی نیستند.
ـ آقایان کمتر تشریفاتی هستند.
ـ مردان کلی نگرند.
ـ آقایان هدف گرا هستند.
ـ مردان از راه چشم عاشق می شوند.
ـ مردها به رابطه دو طرفه و ابراز محبت توجه دارند.
ـ آقایان بیشتر به آینده توجه می کنند.
ـ آقایان در جوانی خودخواه و در پیری مهربان می شوند.
ـ مردان به مسائل مالی به صورت جاری و دینامیک نگاه می کنند.
ـ مردان کودکان شان را برای استقلال و مقابله با خطر و سختی ها آماده می سازند.

 

۱+۱۲ راز عاشقانه که مردها باید بدانند

 

ـ زن ها به گفتگو علاقمند هستند.
ـ زنان به طور متوسط در روز ۲۶ هزار کلمه حرف می زنند.
ـ خانم ها با گفتگو مشکلات خود را حل می کنند.
ـ زنان شنونده خوبی هستند.
ـ خانم ها تشریفات را دوست دارند.
ـ زنان جزئی نگرند.
ـ خانم ها رابطه گرا هستند.
ـ زنان از راه گوش عشق خود را انتخاب می کنند.
ـ زنان به احساس عشق عنایت بیشتری دارند.
ـ زنان بیشتر در گذشته سیر می کنند.
ـ خانم ها در جوانی مهربان و در پیری خودخواه می شوند.
ـ زنان مسائل مالی را به صورت ایستا در نظر می آورند.
ـ زنان سعی دارند که کودکان شان همواره راضی و راحت باشند.

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    چه مطالبی رو بیشتر می پسندید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 249
  • کل نظرات : 24
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 326
  • آی پی امروز : 50
  • آی پی دیروز : 56
  • بازدید امروز : 494
  • باردید دیروز : 101
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 994
  • بازدید ماه : 4,065
  • بازدید سال : 38,594
  • بازدید کلی : 656,503
  • کدهای اختصاصی